ریحانه خانومریحانه خانوم، تا این لحظه: 17 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

ریحانه، نابغه کوچولو

سلام

 

سلام دوستان اسم من ریحانه سلبخند

امسال رفتم کلاس اول، می خوام از این به بعد خاطراتم رو مخصوصا از مدرسه بنویسم.

 

 

 

سلام سلام

دوستای خوبم خیلی وقته که بهتون سر نزدم ، کلی خبرای تازه دارم اول اینکه امتحانامو دادم و کارنامه مو گرفتم و همه نمره هام عالی بود دوم: یه جوجه رنگی گرفته بودیم که الان بزرگ شده و فهمیدیم که خروسه، حالا رفتیم براش یه مرغ خریدیم. بعدش رفتیم یه جا دیگه دو تا مرغ دیگه دیدیم خیلی کوچولو و با مزه بودن اونا رو هم خریدیم . دیگه روزا مشغول مرغ و خروسام و حوصله م سر نمیره چند تا کاردستی هم درست کردم که خیلی ناز شدن عکس همه این خبرا رو براتون میذارم فعلا بای بای ...
26 تير 1393

بـ بـ ، دوست صمیمی من

من یه دوست صمیمی دارم که از اون موقع که بدنیا اومدم باهامه تا الآن، اسم دوستم: بـِ   بـِ ماجراهای من و بـ بـ   از همون موقع که بدنیا اومدم تا وقتی که چند ماه بگذره من و بـ بـ همیشه با هم بودیم           وقتی هم که رفتیم مکه با خودم برده بودمش       ادامه دارد.... ...
28 فروردين 1393

نامه من به معلمم

توی تعطیلات عید نوروز 93 دلم خیلی برای خانوممون تنگ شده بود و براش یه نامه نوشتم. بعد از عید نامه رو دادم به خانوممون، اون قدر خوشش اومد...........   ...
24 فروردين 1393
1